ألیس الصبح بقریب

ألیس الصبح بقریب

"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"


الهی نصیرمان باش، تا بصیر گردیم بصیرمان کن، تا از مسیر بر نگردیم، و آزادمان کن تا اسیر نگردیم...

آخرین مطالب

با حضور پر شور

حماسه ای دیگر

در تاریخ جهمهوری اسلامی ایران ثبت خواهیم کرد


الْمُؤ مِنُ یَحْتاجُ إ لى ثَلاثِ خِصالٍ: تَوْفیقٍ مِنَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ، وَقَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.

فرمود: مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است : توفیق از طرف خداوند متعال، واعظى از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت کسى که او را نصیحت نماید.





قالَ الإمام الجواد - علیه السلام - : مَنْ أصْغی إلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللهِ فَقَدْ عَبَدَاللهَ، وَ إنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبلیس فَقَدْ عَبَدَ إبلیسَ.


امام جواد - علیه السلام - فرمود: هرکس به شخصی سخنران علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست، پس چنانچه سخنور برای خدا و از ـ احکام و معارف ـ خدا سخن بگوید، بنده خداست، و اگر از زبان شیطان ـ و هوی و هوس و مادیات ـ سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود.

«مستدرک الوسائل، ج 17، ص 308، ح 5»




قالَ الإمام الجواد - علیه السلام - : مَنِ انْقادَ إلَی الطُّمَأنینَهِ قَبْلَ الْخِیَرَهِ فَقَدْ عَرَضَ نَفْسَهُ لِلْهَلَکَهِ وَالْعاقِبَهِ الْمُغْضِبَهِ.


امام جواد - علیه السلام - فرمود: هرکس بدون تفّکر و اطمینان نسبت به جوانب (هر کاری، فرمانی، حرکتی و ...) مطیع و پذیرای آن شود، خود را در معرض سقوط قرار داده; و نتیجه ای جز خشم و عصبانیّت نخواهد گرفت.

«بحارالأنوار، ج 68، ص 340، ح 13»



قالَ الإمام الجواد - علیه السلام - : تَوَسَّدِ الصَّبْرَ، وَ اعْتَنِقِ الْفَقْرَ، وَ ارْفَضِ الشَّهَواتِ، وَ خالِفِ الْهَوی، وَ اعْلَمْ أنَّکَ لَنْ تَخْلُو مِنْ عَیْنِ اللهِ، فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ.


امام جواد - علیه السلام - فرمود: در زندگی، صبر را تکیه گاه خود، فقر و تنگ دستی را همنشین خود قرار بده و با هواهای نفسانی مخالفت کن. و بدان که هیچگاه از دیدگاه خداوند پنهان و مخفی نخواهی ماند، پس مواظب باش که در چه حالتی خواهی بود.

«بحارالأنوار، ج 75، ص 358، ح 1»



بسیاری از کسانی که در صدر اسلام شیفته اسلام شدند و به اسلام گرویدند تنها تحت تاثیر رفتار نیک و پسندیده و جذاب پیامبر و اهل البیت علیهم السلام قرار گرفتند . رفتار پیامبر و فرزندان پاک و معصومش چنان جذاب بود که مردم را هم چون پروانه جذب شمع وجودشان می ساخت .

در روزگار ما که فرهنگ فاسد و ویران گر غرب به مدد شبکه های ماهواره ای در جامعه ما روز به روز در حال گسترش و پیشرفت است ، وظیفه ما طلاب و روحانیون بیش از گذشته سنگین است .

بسیاری از این شبکه های ماهواره ای به طور مستقیم به جنگ با فرهنگ اسلام نمی پردازند .

گردانندگان آنان به صورت غیر مستقیم و گام به گام و با فکر و مکر فراوان و بی سر و صدا هم چون مار سیاهی در شب تاریک به جلو می خزند و مردم ، بویژه جوانان را از فرهنگ اسلام روی گردان می سازند و آنان را شیفته فرهنگ مادی گرا و بنیان برانداز غرب می سازند .

 

 این شبکه های ماهواره ای با ایجاد جذابیت های گوناگون هر روز مخاطب بیشتری را جذب خود می سازند .

بسیاری از مردم ما نیز متوجه خطر این شبکه ها نیستند.

جالب این جاست که سیما و سینمای ما هم برای این که از قافله جذب مخاطب عقب نمانند ، به دنبال بالا بردن جذابیت های خود هستند که در برخی مواقع همانند شبکه های ماهواره ای عمل می کنند و نا خواسته فرهنگ مبتذل غربی را ترویج می کنند .

بسیاری از هنر پیشگان سیما و سینمای ما کمترین دلبستگی را به فرهنگ برتر اسلام دارند و شیفته فرهنگ غرب هستند .

این شیفتگی به فرهنگ غرب از چهره ها و تیپ ها و نوع لباس و نحوه زندگی و رفتار بسیاری از آنان هویداست .

در این میان آن چیز که بیش از هر چیز دیگری برای ما طلاب و روحانیون اهمیت دارد این است که ما هم باید جذابیت خود را به عنوان طلایه داران فرهنگ ناب اسلام بالا ببریم .

بالا بردن جذابیت به این معنی نیست که خدای ناکرده ما از ارزش ها و اصول خود عقب بشینیم و به نام روشنفکری حرف هایی را بزنیم که بر خلاف اسلام عزیز باشد و اسباب خشنودی غرب زده ها را فراهم بیاورد .

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و اهل بیت پاک و مطهرش هرگز حاضر نشدند در برابر کفار و مشرکین و منافقین و معاندین عقب بنشینند و دست از اصول و ارزش های الهی خود بردارند اما آنان با رفتار نیک و پسندیده خود توانستند بسیاری از مردم را مجذوب و شیفته خود سازند و از این ره گذر عشق خدا و اسلام را در دل آنان جاودانه سازند .

 

آیا عشق مردم به امام خمینی آن بت شکن بزرگ ، عشق بی سابقه و کم نظیری نبود ؟

آیا آیت الله العظمی بهجت آن عبد خدا از زشست ها و حرف های روشنفکری استفاده کرد که توانست خیل عظیمی را مجذوب خود نماید ؟

آیا غیر از این است که علمای بزرگ و وارسته ای چون آیت الله العظمی بهجت به واسطه رفتار نیک و پسندیده خود با مردم آنان را مجذوب خود و اسلام ساختند ؟

هیچ چیز همانند رفتار نیک و پسندیده در بالا بردن جذابیت طلاب و تسخیر قلوب مردم ، بویژه جوانان موثر نیست .

طلاب بویژه روحانیون که لباس روحانیت را به تن کرده اند باید در رفتار خود با مردم و معاشرت با جوانان بسیار دقت به خرج دهند .

چه بسا جوانی تنها با یک رفتار نیک و ساده هم چون پیش سلام بودن ما مجذوب اسلام می شود و چه بسا خدای ناکرده جوانی به خاطر یک رفتار ناپسندیده ما هم چون اخمو بودن ، از خدا و اسلام روی گردان و گریزان می شود .

امیر المومنین علی علیه السلام در این باره این گونه می فرماید :

خالطوا الناس مخالطة ان متم معها بکوا علیکم ، و ان عشتم ( غبتم ) حنوا الیکم . با مردم چنان معاشرت کنید که اگر بمیرید بر شما بگریند و اگر زنده باشید ( غایب باشد ) مشتاق دیدن شما باشند . (1)

 

امیر المومنین علی علیه السلام که تمام رفتار و کردار او خدا پسندانه و جذاب بود روزی با مردی مسیحی در راهی برخورد کرد و در راه با او هم صحبت شدند . پس از ساعتی به دو راهی ای رسیدند که مسیر حضرت از آن مرد مسیحی جدا می شد . حضرت با مسیحی خداحافظی نمودند . شخص مسیحی به راه خود رفت اما با تعجب دید که حضرت به دنبال وی راه افتادند . مرد مسیحی ایستاد و از روی تعجب به حضرت گفت : مگر مسیر شما از آن سو نیست ؟ !

 

حضرت فرمودند : آری ، اما در دین ما سفارش شده است که هرگاه کسی از شماخداحافظی کرد چند قدم او را بدرقه نمایید .

مرد مسیحی به شدت تحت تاثیر این رفتار نیک و پسندیده حضرت قرار گرفت و در همان جا شهادتین گفت و به دین اسلام گروید .

 

این داستان تنها نمونه ای از رفتار جذاب و خدا پسندانه اهل البیت علیهم السلام با مردم است .

ما طلاب باید از هر رفتاری که مردم را نسبت به اسلام و خدا دلسرد می سازد به شدت پرهیز نماییم .

بی شک فردای قیامت خدا از طلبه ای که مردم را بواسطه رفتار ناپسندش از اسلام دلسرد و رو یگردان ساخته است ، نخواهد گذشت .

 

امام علی علیه السلام درباره حسن رفتار با مردم این گونه می فرماید :

اجعل نفسک میزانا فیما بینک و بین غیرک ، و احب لغیرک ما تحب لنفسک ، و اکره له ما تکره لها ، لاتظلم کما لاتحب ان تظلم ، و احسن کما تحب ان یحسن الیک ، و استقبح لنفسک ما تستقبحه من غیرک ، و ارض من الناس ما ترضی لهم منک .

در رابطه میان خود با دیگری خوشتین را معیار قرار ده و برای او آن بخواه که برای خود می خواهی و آن چه بر خود نمی پسندی بر او نیز نپسند ، هم چنان که دوست نداری به تو ستم شود تو نیز به کسی ستم مکن و هم چنان که دوست داری به تو خوبی شود تو نیز به دیگران خوبی کن و آن چه را که ازدیگران زشت می شماری از خود نیز زشت شمار و آن چه را از خود پسندیده می دانی از آنان نیز پسندیده بدان . (2)


پی نوشت ها:

1-میزان الحکمه/ج7/ص392/ح13096

2-میزان الحکمه/ج7/ص397/ح13087

بر خاک افتادن ...

لیاقت و سعادت می خواهد، اگر که در برابر خداوند متعال باشد ،

ذلت و شقاوت می خواهد ، اگر در برابر غیر خدا باشد ؛




در انتظار دیدنت همه دلها بیقرارند...


       ای تک ستاره بهشت حسرت به دلمان نگذار...!




*************************

ای شیعه ای که امامت را دوست داری

بدان

اگر نتوانی در میادین زندگی ات، امامت را حاضر ببینی

(امام هست ولی بین من و امام پرده ی غفلت گرفته است )

دوست داشتنت در توهم ست.

ای شیعه

بدان

کسی که امام دارد، لطمه های دنیا خسته اش نمی کند.

خدایا:

ما را به حضرت حجت بشناسان تا ما را برای یاری اش بپسندد.







******************************

سخت است !آری به همان یگانه معبود سخت است!!!!

سخت است که، شما حاضر ترین حضور عالم باشید و من برای نوشتن شما از

"غایب ترین ضمیر ها "استفاده کنم !!!



*************************


وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرآنَ جَعَلْنَا بَیْنَکَ وَبَیْنَ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُورًا
معنی:

و هنگامی که قرآن می خوانی، میان تو و آنها که به آخرت ایمان نمی آورند، حجاب ناپیدایی قرار می دهیم.
پیام آیه:

بی اعتقادی به آخرت، مانع از این می شود که نورانیت آیات قرآن، دل را روشن کند. بی اعتقادان به آخرت کسانی هستند که غرق در مسائل دنیا هستند و خدا، معنویت و بازگشت به خدا و روز حساب را به فراموشی سپرده اند.




*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*

در زندگی حرکت میکنیم و به درهای بسته میخوریم

فکر میکنیم میتونیم اونو باز کنیم... هزاران کلید رو امتحان میکنیم باز هم در بسته است... به علم خودمون تکیه میکنیم،
فلسفه میبافیم اما در باز نمیشه... فکر میکنیم کلید، در دست فلان شخص هست... هزار واسطه جور میکنیم تا سفارشمون رو بکنه اما این در باز نمیشه که نمیشه.

بِسمِ الله الرّحمنِ الرّحیمِ

وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ

سوره مبارکه انعام آیه 59

و کلیدهاى غیب نزد اوست. کسى جز او آن را نمىداند

غافلیم و کلید دار رو گم کرده ایم... شاید خدا یکجوری میخواهد بدانیم جز او کسی نیست که کلید دار تمام درهای بسته است.

 
*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*

سوره مبارکه آل عمران آیه شریفه
8

                                                       رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ


معنای آیه:
پروردگارا بعد از آن که ما را هدایت کردی دل هایمان را ( از راه حق) منحرف مگردان و از سوی خود رحمتی بر ما ببخش، زیرا تو بخشنده ای

پیام آیه:
هدایت شدن مهم است، اما مهمتر این است که راه را تا پایان ادامه دهیم. هدایت ابتدائی رحمت خداست و تداوم هدایت نیز جلوه ی رحمت اوست. چنان که دائماً نفس می کشیم تا جسم ما سالم بماند باید همواره جانمان با خدا پیوند داشته باشد، تا از مسیر منحرف نشویم.



*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*


    إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَة …ًوَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا

    معنای آیه:
خداوند به فرشتگان گفت « من در روی زمین، نماینده ی خواهم گذاشت..سپس دانش اسماء الهی را به آدم آموخت.

   پیام آیه:
انسان می تواند اشرف مخلوقات گردد و به مقام نمایندگی خداوند دست یابد. خداوند معلم انسان است چون انسان جلوه ی خداوند است می تواند کمالات الهی را در حد خودش، پیدا کند و پرورش دهد


میشیل هوئلیک نویسنده اسلام ستیز فرانسوی
” جنگ بر ضد اسلام گرایی با کشتن مسلمانان فایده ای ندارد، فقط با فساد کردن آنها می توان به پیروزی رسید.
پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان دامن کوتاه فرو بریزیم! “

أَفـــــلا تائِب مِـــــن خطیــــئته قــــبل مَنـــیَّتـــه ... ؟


❀ آیـــا کســــی هســت کـــه قبــل از فــــرا رسیدن مـــرگ

از خــطــــاهایــــش تــــوبـــه کنــــد؟

" نهــــج البــــلاغـــه عـــلـــی (ع) "



امام صادق علیه السلام فرمودند :

کسى که بگوید"  اَلحَمدُ للهِ کَما هُو اَهلُه "  شکر خدا رو ؛ آنگونه که شایسته اوست) نویسندگان آسمانى ( فرشتگان ) نمى توانند ثواب آن را بنویسند.

 عرض کردم :  چرا ؟ فرمود : چون ( ثواب آن را نمى دانند و ) عرضه مى دارند : خدایا ! از غیب آگاهى نداریم و خدا مى فرماید : هر چه بنده ام مى گوید ، بنویسید و ثواب آن باشد به عهده من .




وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ ۗ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ ﴿اعراف / ١٠﴾

و شما را در زمین جاى دادیم ، و در آن براى شما وسایل و ابزار زندگى قرار دادیم ، ولى بسیار اندک سپاس مى‏گزارید .

؛


امام خامنه ای(حفظه الله)

براى من اسم ها اهمیت ندارند ؛
براى من مغزها و دل ها و عمل ها اهمیت دارند .
هرکسى که به اسلام و ارزش ها، به امام، به مصالح ملى و به سرنوشت این کشور بیشتر علاقه نشان دهد ؛
او براى من عزیزتر است ...

۱۳۷۸/۰۵/۰۸
بیانات در خطبه‌هاى نمازجمعه‌

**********************************

انتخابات در ایران مظهر حماسه سیاسی است. انتخابات مظهر اقتدار سیاسی و آبروی نظام است. مظهر اراده ملی و نماد مردمسالاری اسلامی است. ما که مسئله مردمسالاری اسلامی را در مقابل دموکراسی لیبرال غربی مطرح کردیم، مظهر مردمسالاری اسلامی همین حضور مردم در انتخابات است. به خاطر اهمیت انتخابات، دشمنان مردم ایران همیشه سعی کرده‌اند که انتخابات را از شور و هیجان بیندازند. برنامه ریزی کردند که مردم را از حضور پای صندوق های رای بازدارند و آنها را دلسرد و ناامید کنند.

گزیده ای از بیانات مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی در کنار بارگاه ملکوتی امام رضا (علیه السلام):۱۳۹۲/۱/۱


*****************************

حضور شماست که نظام را تحکیم می‌کند، پایه‏ های نظام را مستحکم می‌کند، آبروی ملت ایران را زیاد می‌کند، استقامت کشور را در مقابل دشمنی‏ها زیاد می‌کند و دشمن را از طمع ورزیدن به کشور و از فکر ضربه زدن و توسعه و فساد و فتنه منصرف می کند. این یک مسئله‏ ی بسیار مهم است؛ پس مسئله‏ ی اول، شرکت در انتخابات است.

گزیده ای از بیانات مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی۲۲/۲/۸۸



«این را من اعلام میکنم، همه‌ى افراد بدانند؛ اینهائى که رد صلاحیت میشوند، لزوماً آدمهاى بى‌صلاحیتى نیستند. اینجور خیال نشود که حالا چون فلانی در انتخابات رد صلاحیت شد، پس دیگر بکلى از صلاحیت ساقط است؛ نه، طبق قانون، در انتخابات نمیتواند به عنوان نامزد شرکت کند، اما ممکن است مقامى که او را رد صلاحیت کرده، اشتباه کرده باشد. ممکن است براى این کار صلاحیت نداشته باشد، اما صلاحیتهاى فراوان دیگرى داشته باشد. اینجور نباشد که اگر کسى رد صلاحیت شد، این معنایش این باشد که او دیگر از هستى ساقط شد؛ نه، صلاحیتهاى گوناگون دیگرى وجود دارد.» ۹۰/۱۱/۱۴